در جنگ طالبان و پاکستان؛ برای آزادی به‌پاخیزیم

اخیراً حکومت طالبان و دولت پاکستان بر سر پناه دادن اعضای ارشد گروه طالبانِ پاکستانی در افغانستان، با هم درگیر شدند. پاکستان در کابل و در بعضی نقاط در شرق کشور، حمله‌ی هوایی انجام داد و مدعی شد که در کابل، رهبر طالبان پاکستانی و در شرق پناه‌گاه این گروه را هدف قرار داده است. پس از این حملاتِ پاکستان، طالبان به نیروهای پاکستانی در خط دیورند حمله کردند و برای چند روز در امتداد مرز در شرق و جنوب کشور، با هم به درگیر شدند که ده‌ها نظامی از دو طرف و شماری از غیر نظامیان کشته شدند.

گفتمان سوسیالیستیمطالب رسیده

نویسنده: رادمهر آرمان

11/2/2025

اخیراً حکومت طالبان و دولت پاکستان بر سر پناه دادن اعضای ارشد گروه طالبانِ پاکستانی در افغانستان، با هم درگیر شدند. پاکستان در کابل و در بعضی نقاط در شرق کشور، حمله‌ی هوایی انجام داد و مدعی شد که در کابل، رهبر طالبان پاکستانی و در شرق پناه‌گاه این گروه را هدف قرار داده است. پس از این حملاتِ پاکستان، طالبان به نیروهای پاکستانی در خط دیورند حمله کردند و برای چند روز در امتداد مرز در شرق و جنوب کشور، با هم به درگیر شدند که ده‌ها نظامی از دو طرف و شماری از غیر نظامیان کشته شدند.

با پادر میانی قطر، عربستان سعودی و ترکیه دو طرف به آتش بس توافق کردند و برای حل مسأله، به سر میز گفت‌و‌گو حاضر شدند که دور اول آن در دوحه برگزار شد و دور دوم آن درترکیه؛ اما تا به حال، نتیجه‌ی نهایی آن، اعلام نشده است. منابع خبری گزارش داده‌اند که مذاکرات میان نمایندگان طالبان و پاکستان به نتیجه نرسیده است.

خواجه آصف وزیر دفاع پاکستان، گفته است که اگر طالبان افغانستان، جلو فعالیت طالبان پاکستانی را نگیرد. پاکستان به اقدام نظامی متوسل خواهد شد و حکومت طالبان را از بین خواهند برد، طالبان مثل قبل به کوه‌های تُورا بُورا متواری خواهند شد.

پس از بی‌نتیجه ماندنِ مذاکرات میان نمایندگان پاکستان و طالبان هرچند دو طرف از زور آزمایی سخن می‌گویند؛ اما تا حالا آتش بس که، میان دو طرف با پا در میانی قطر، عربستان سعودی و ترکیه به‌وجود آمد و دو طرف را به مذاکره کشاند، شکسته نشده است.

در مورد جزئیات مذاکرات میان پاکستان و طالبان اطلاعات به قدر کافی رسانه‌ای نشده است؛ اما گفته می‌شود که پاکستان از طالبان می‌خواهد که به طالبان پاکستان در افغانستان پناه ندهند، هرگونه ارتباط و همکاری خود را با این گروه قطع کنند و آن را به‌عنوان گروه تروریستی اعلام کنند. این درحالی است که طالبان افغانستان، با طالبان پاکستان پیوند ایدیالوژیکی عمیق دارند با یک نام در دو کشورِ افغانستان و پاکستان، فعالیت دارند و دارای دیدگاه، برنامه و اهداف مشترکی هستند.

پیش از آن که طالبان دوباره در افغانستان به قدرت برسند، طالبان پاکستان، طالبان افغانستان را در جنگ با دولت قبلی و ناتو حمایت می‌کردند. رهبران طالبان در پاکستان، به‌ویژه در مناطق قبایلی تحت نفوذ طالبان پاکستانی به سر می‌بردند، مراکز آموزشی داشتند.

حمله‌ی پاکستان در خاک افغانستان و جنگ میان دو طرف، در افغانستان پرسش از ماهیت این جنگ را به میان آورده است. گروهی با احساسات، این جنگ را جنگِ میان افغانستان و پاکستان تلقی می‌کنند و بدون در نظر گرفتن ماهیت آن بر طبل دفاع از موضع طالبان می‌کوبند و در صف این گروه قرار گرفته‌اند. گروه دیگر بدون در نظر گرفتن عملکرد تاریخی پاکستان در تقویت بنیادگرایی و استفاده از آن، جنگ اخیر میان طالبان و پاکستان را تغییر رویکرد سیاست پاکستان در قبال طالبان و افغانستان تلفی کرده و وانمود می‌نمایند که پاکستان در این جنگ نقش ناجی افغانستان را در رهایی از حاکمیت طالبان بازی خواهد کرد.

برای روشن شدن مسأله با این پرسش‌ها رو به رو هستیم. ماهیت این جنگ چیست؟ طالبان کیست و حاکمیت آن در افغانستان چگونه است؟ رابطه‎ی طالبان افغانستان با طالبان پاکستانی چگونه است؟

پیش از بیان پاسخِ پرسش‌های فوق باید گفت که حمله هوایی و نظامی پاکستان به خاک افغانستان از هر نظر که تحلیل شود در ماهیت خود همان قدرکه تجاوزگرایانه و غیر قابل دفاع است. قرار گرفتن در صف طالبان نیز غیر قابل توجیه، موضع نادرست و منافی آزادی خواهی و برابری خواهی است. این موضع به هیچ عنوان دفاع از سرزمین نیست. دفاع از یک گروه استبدادی، ارتجاعی و طبقه‌ی حاکم در افغانستان است.

طالبان با حمایت قدرت‌های سرمایه‌داری از جمله خود پاکستان در افغانستان حاکم شده است. حاکمیت طالبان، از جامعه‌ی افغانستان نمایندگی نمی‌کند و سیاست‌های خارجی و داخلی این گروه، منافی مصالح و خواست‌های این جامعه است.

این جنگ برای چیست؟ پاسخ روشن است که این جنگ میان پاکستان و طالبان است که این گروه، بار اول توسط پاکستان، در آن کشور بنیاد گذاری شد از آوانِ تولد تا دو باری که در افغانستان به قدرت رسیده، پاکستان از آن برای مقاصد سیاسی و استراتژیک خود استفاده کرده و حالا که این گروه نقش مارآستین را برای پاکستان، بازی می‌کند، با علایق قومی و ایدئولوژیکی، از طالبان پاکستانی حمایت می‌کند؛ حالا پاکستان برضد آن قرار گرفته و با آن می‌جنگد.

در واقع این جنگ، اختلاف سیاسی میان طالبان و پاکستان است که سیاست‌ها و رویکردهای هر دو، در افغانستان و پاکستان ضد برابری و خواست‌های طبقه‌ی محروم و ستم‌دیده است.

طالبان کیست؟ طالبان گروه ارتجاعی، قبیلوی و اسلام‌گرای بدوی است که با حمایت قدرت‌های سرمایه‌داری منطقه و جهان در افغانستان به قدرت رسیده و بر خلاف تمامی خواست‌های مردم عمل می‌کند، جامعه را به‌سوی عقب ماندگی و تحجر سوق می‌دهد. حاکمیت استبدادی را بر قرار کرده و از هر گونه بیدادگری برای اعمال خواست‌هایش بر مردم دریغ نمی‌کند.

جنگ دولت پاکستان با طالبان برای چیست؟ دولت پاکستان نسبت به پشتون‌ها و مناطق آن‌ها رویکرد استبدادی دارد و این جامعه را در قطر محرومیت و بیگانگی از مدنیت و پیشرفت قرار داده و بیش از نیم قرن است که جوامع پشتون را درگیر گرایش افراطی- مذهبی کرده از آن، گروه‌ها و گرایش‌هایی تولید کرده که این جامعه را هرچه بیش‌تر از خود آگاهی اجتماعی، دور نگهدارشته است. این سیاست، پشتون‌ها را در باتلاق فقر و عقب ماندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نگهداشته داشته و هدف از آن، این‌است که مسأله‌ی خط دیورند و داعیه‌ی ناسیونالیسم قومی پشتون‌های پاکستان و افغانستان را زیر تاثیر احساسات مذهبی قرار دهد. اما این طرح و آرمان، حالا، باطل از آب در آمده است. طالبان در افغانستان، با حمایت دولت پاکستان، به قدرت رسیده؛ اما از ظرفیت عقبگرایی مذهبی و گرایش قومی که دولت پاکستان در میان پشتون‌ها پرورده بود، طالبان از آن برای تشکیل قلمرو طالبانی و قومی در افغانستان و پاکستان استفاده می‌کنند.

از این رو طالبان با پاکستان می‌جنگند و از آن برای قطع حمایت از طالبان پاکستانی مطابعت نمی‌کنند. رهبران آن را پناه می‌دهند و این گروه را تقویت می‌کنند و حملات را در پاکستان سازمان دهی می‌کنند. با هند رقیب اصلی و تاریخی پاکستان، رابطه‌ی سیاسی بر قرار می‌کنند و از این رویکرد بر ضد پاکستان کار می‌گیرند.

روی دیگر سکه که طالبان در آن نقش بازی می‌کنند؛ نیز مثل سیاست پاکستان برای پشتون‌های افغانستان و پاکستان تکرار همان دور باطل مانند سیاست و رویکرد دولت پاکستان در قبال پشتون‌هاست، دستاورد ندارد و پیامد آن قدرت‌گیری هرچه بیش‌تر یک جریان متحجر و عقب گرایی مذهبی است که عملکرد و حاکمیت ارتجاعی و استبدادی آن را، جامعه‌ی افغانستان حالا با پوست و استخوان تجربه می‌کند.

بنابراین؛ جنگ میان طالبان و پاکستان، جنگِ نظام و طبقه‌ی حاکم در افغانستان و پاکستان است. این جنگ ارتجاعی و عقب گرایانه است. پیروزی در هر دو جبهه پیامد آن جز تقویت مناسبات و نظام‌های استبدادی چیزی دیگری را به آرمغان نمی‌آورد.

شعله‌ی این جنگ تازه بر افروخته شده، امکان تداوم و بر افروختن هر بیش‌تر آن وجود دارد و ممکن است که دوطرف از احساسات کار بگیرند، از نیرو و جان محرومان و ستمدیدگان استفاده کنند؛ اما محرومان و ستمدیدگان این آگاهی و شعور را داشته باشند و به آن ارج دهند که در این جنگ برعلیه خود نجنگند و بلکه از فرصت‌هایی که خلق خواهد کرد، برای رهایی خود از قید حاکمیت متحجر طالبان و حاکمیت استبدادی پاکستان استفاده کنند.