هژمونیسم امپریالیستی غرب بر جهان در حال فروپاشی است؛ سلطهای که با خود جنگها، رنجها و نابرابریهای زیادی به همراه داشته است. امپریالیسم سرمایهداری جهان را به شمال و جنوب، ثروتمند و فقیر، «متمدن» و «غیر متمدن» تقسیم کرد. «نظم نوین جهانی» آمریکایی بعد از فروپاشی بلوک شرق، عملاً قانون جنگل را بر جهان حاکم کرد. مداخلات سیاسی و نظامی و تغییر رژیمها مبتنی بر منافع و تبعیت از غرب تحت عنوان دموکراسی، حقوق بشر و بازار آزاد، به یک امر معمول و متداول مبدل شد. دموکراسی و حقوق بشرخواهیای که عملاً به تقویت و حاکمیت جریانهای فاشیستی و سازش با آنها انجامید.
اکنون آپارتاید و فاشیسم مذهبی سرنوشت میلیونها انسان مظلوم را در جغرافیایی بهنام افغانستان در چنگال خونین خود گرفته است و این پدیدهی شوم در شکل حاکمیت امارت اسلامی طالبانی تجسم یافته است. دیریست که صحنهی سیاسی کشور در اثر مداخلات و جنگهای نیابتی به ارتجاع دینی و قومی واگذار شده و سالهاست که این سرزمین به لانهای واپسگرایی تنزل یافته است؛ جایی که نیروهای حاکم و مخالفان هردو حقانیتشان را از دین و ارزشهای دینی و قومی میگیرند، امارت طالبانی برای مردم بلادیدهی ما یک فاجعه و برای بشریت یک عقبگرد سیاسی و عذاب وجدان بهشمار میآید. این فاجعه در یک فرایند تاریخی در نتیجهی عملکرد نیروهای ارتجاعی (داخلی و منطقهای)، تهاجم و تبانی قدرتهای امپریالیستی با واپسگرایی داخلی پدید آمده است. این وضعیت غیرانسانی و مرگبار باید دگرگون شود. کجاست آن مبارزانی که سنگ آزادیخواهی، برابریطلبی و حقوق کارگران و اقشار تهیدست به سینه میکوبیدند؟ آیا وقت آن نیست که با اتحاد، همدلی و مبارزهی انقلابی به حاشیهگزینی چپ و آرمانهای آزادیخواهانهی سوسیالیستی در شرایطی که فقر، بیعدالتی و ظلم بیداد میکند، پایان داده شود؟ آیا زمان آن نرسیده است که با درسگیری از گذشته، با مطالبات روشن سوسیالیستی و انقلابی مسئولانه پا به میدان مبارزهی انقلابی نهاد؟ بازگشت چپ و کمونیست به صحنه، امید به یک فردای بهتر را برای جامعه و بهویژه نسل جوان و پیشرو به ارمغان خواهد آورد.
بازگشت قدرتمند چپ به صحنهی سیاسی به دو امر اساسی گره خورده است: داشتن اهداف و مطالبات رادیکال و متشکلشدن غرض بهکاربستن این اهداف در عمل.
از مدتی به اینسو تعدادی از مبارزان سوسیالیست با ایجاد «گفتمان چپ» که بعداً به «گفتمان سوسیالیست» تغییر نام داد، بحث و گفتمان سوسیالیستی را بهراه انداختند. «گفتمان چپ» از همان ابتدا بر این اصل متکی بود که رفقا دیدگاههایشان را صریح و مستدل مطرح کرده و بکوشند یک گفتمان سازنده و انقلابی پدید آورند. سرانجام، بعد از مباحثات طولانی، تهداب یک اتحاد جدید کمونیستی تحت عنوان «اتحاد مبارزان سوسیالیست» گذاشته شد. رفقایی که در ایجاد این اتحاد نقش اصلی را بر عهده داشتند، طی چند دهه به گونهی مستمر در این راستا مبارزه کردهاند. اینک اتحاد مبارزان برای اتحاد هرچه گستردهتر مبارزین سوسیالیست، مواضعاش را در نکات زیر خلاصه میکند.