درین وبسایت نشرات، مقالات و دیدگاهای اتحاد مبارزان سوسیالیست را میتوانید بخوانید و اگر پیشنهاد و انتقاد و نظر دارید لطفا با ما به تماس شوید.

کارگران، دستِ خالی به خانه بر می‌گردند

به مناسبت اول ماه «می» (روز جهانی کارگر) خواستم، وضعیت زندگی و کاری کارگران روز مزد را که بخش بزرگی از کارگرانِ افغانستان هستند را از زبان آن‌ها، بدانیم. این گزارش نتیجه‌ی صحبت با کارگران روز مزدی است که در میدانی، در قسمت غربی شهر کابل، منتظر فروش نیروی کار

مطالب رسیدهکارگر

نویسنده: ناشناس

5/21/2025

گزارش ارسالی به نشریه‌ی گفتمان_ ( نویسندۀاین گزارش نخواست نامش ذکر شود)

به مناسبت اول ماه «می» (روز جهانی کارگر) خواستم، وضعیت زندگی و کاری کارگران روز مزد را که بخش بزرگی از کارگرانِ افغانستان هستند را از زبان آن‌ها، بدانیم. این گزارش نتیجه‌ی صحبت با کارگران روز مزدی است که در میدانی، در قسمت غربی شهر کابل، منتظر فروش نیروی کار شان بودند. به گفته‌ی این کارگران، هر روز در حدود صد کارگر روز مزد، در این‌جا می‌آیند؛ اما تنها سه یا چهار کارگر ؛ اگر خوش شانس باشند نیروی کار شان را می‌توانند بفروشند.

این مرکز فروش نیروی کار، از ده‌ها محل تجمع کارگران در شهرکابل است که هر روز صدها کارگر، نیروی کار شان را در این مراکز، عرضه می‌کنند.

ساعت هفت و نیم صبح بود که در این مرکزِ فروش نیروی کار، که در آن روزانه ده‌ها کارگر جمع می‌شوند، رفتم. تعدادی کارگران در کنار جاده در فاصله‌های دور و نزدیک به‌صورت حلقه‌ای نشسته بودند و با هم صحبت می‌کردند. وقتی نزدیک آن‌ها شدم، پرسشی که بارها از آن‌ها شنیدم، این بود: « کارگر نیاز دارید؟»

در پاسخ ناگزیر باید می‌گفتم نه، کارگر نیاز ندارم. می‌خواهم، گزارشی از وضعیت کار و کارگران، تهیه کنم. کارگری با خوش رویی و با اشاره به تعدادی کارگرانی که چند قدم از او فاصله داشت،کرد و گفت: « با آن‌ها بگویید که با شما صحبت کنند».

به طرف آن کارگران رفتم. کارگر جوانی را دیدم که به من نزدیک می‌شود و گفت: «کارگر کار دارید؟» این بار نیز در پاسخ گفتم: نه، می‌خواهم گزارشی از وضعیت کارگران تهیه کنم. با این توضیح، سر صحبتم را با کارگران باز کردم و گفتم که از جمع شما کسی می‌خواهد که با من در مورد کار و وضع کارگران، گفت‌وگو کند.

کارگر جوانی گفت: «آری صحبت می‌کنیم؛ اما به صورت ساده و به زبان خود ما». در پاسخ گفتم، خیلی خوب، من نیز همین را می‌خواهم که شما سخنان تان را با زبان ساده و هر طوری که راحت هستید، بگویید. این گفت‌وگو را صوتی می‌گیرم نه تصویری. این کارگر به دو کارگری دیگری که در نزدیکی او نشسته بودند، اشاره کرد و گفت آن‌ها بزرگتر از ما هستند، هر سوالی دارید از آن‌ها بپرسید. آن کارگران، سن‌شان در حدود 55 سال بود و یکی شان، در اول حاضر به گفت‌وگو شد. از او خواستم که خود را معرفی کند و گفت: «نامِ من قاسم است و گچ کار هستم. از آغاز ماه حمل تاکنون، تنها چند روزی را سر کار رفته‌ام و دیگر تمامی روزها را تا پایان روز در این‌جا منتظر بوده‌ام و در آخر بدون دستمزد به خانه برگشته ام».

به گفته‌ی او در این محل « از صد یا هشتاد، کمتر و یا زیاد تر، کارگر هر روز جمع می شوند و تنها پنج یا شش نفر؛ اگر بتوانند سر کار بروند، دیگران تا آخر روز و حتا، تا شام می‌مانند و دست‌خالی به خانه‌های شان بر می‌گردند».

قاسم سرپرست خانواده نه نفری است، توضیح داد: «در هفته، تنها دو روز یا سه روز؛ اگر بتوانم کاری پیدا کنم، دیگر تمامی روزها، بیکار می‌مانم، به جز کنار آمدن با مشکلات، چاره‌ای دیگری ندارم. بازار کار از سال‌های قبل بدتر شده است. از زمانی‌که اشرف غنی به قدرت رسیده بود و تا حالا، وضع کار، هر روز بدتر شده می‌رود و چند سالی است که کار دایمی پیدا نتوانسته ام».

از قاسم در مورد کارگر پرسیدم: «کارگر چه کسی است؟» او با بیان ‌واقع‌بینامه‌ای که شاید از زندگی و جایگاهش در مناسبات اجتماعی و تولیدی آموخته بود، گفت: «کارگر همین غریبکارهایی هستند که به جز شغل کارگری، کِسب و کمال دیگری ندارند و از این طریق، خرج خود را با زحمت پیدا می‌کنند».

احمد علی، کارگر روز مزد دیگری، از بیکاری گسترده شکایت کرد و گفت که بازارکار به کُلی سقوط کرده و با آنکه در گذشته، در بخش ساختمان‌سازی کار می‌کرده و قالب کار بوده است؛ اما حالا به خاطر بیکاری در این‌جا آمده و هرکاری که پیدا شود انجام می‌دهد. در مورد حقوق کارگر روز مزد، پرسیدم، گفتند: «حقوق کارگر روزمزد به صورت معمول 350 افغانی است. اما کارگرانی از روی مجبوری به 250 افغانی و حتا به صد افغانی هم به کار رفته اند.»

این وضعیت نشان‌گر بدترین حالتِ طبقه‌ی کارگر و فرودست جامعه، به‌ویژه کارگران روز مزد است.

فقر، ناامنی و جنگ، دامن‌گیر میلیون‌ها شهروند افغانستان است. پس از به قدرت رسیدنِ طالبان، شرایط اقتصادی و اجتماعی بدتر از شده است. میلیون‌ها نفر در کشورهای همسایه و کشورهای دیگر مهاجر شده اند و با انواع فشار و برخورد غیرانسانی مواجه گردیده اند. این کشورها خانه‌ای برای مهاجران نشده و روزانه، هزاران مهاجر به کشور برگردانده می‌شوند و بر تعداد بیکاران می‌افزاید.

براساس ارزیابی نهاد «تریدینگ اکادمیک»، میانگین نرخ بیکاری در افغانستان، از سال 1991 تا 2023 میلادی 8.9 درصد بوده؛ اما در سال 2023 به 15.40 در صد، رسیده است.

آمار واقعی کارگران به خاطر بی‌ثباتی و نبودنِ نظم پایدار سیاسی، در افغانستان، وجود ندارد. اما وزارت کار و امور اجتماعی، در گذشته ارقامی را از میزان نیروی کار و درصدِ کارگران شاغل و بیکاران، منتشر کرده است. در گزارشی که در سال 2017 میلادی، این وزارت، نشر کرده است، آمار نیروی کار را به ده میلیون یادآوری کرده که از این تعداد، تنها شش میلیون نفر، کار دایمی داشته اند. 22 درصد، به صورت تمام روز و 16.6 در صد به صورت نیمه وقت به کاری‌هایی مشغول بوده اند. در این گزارش گفته شده است که از نظر جنسیتی تنها ده در صدِ زنان افغانستان در بخش خدمات کار می‌کنند. [پس از به قدرت رسیدن طالبان، تمامی کارگران زن از کار برکنار شدند] و دیگر باقی زنان، یا در مزرعه کار می‌کنند یا در خانه، مصروف امور خانواده هستند، بدون دستمزد اند و حقوقی را دریافت نمی‌کنند.

مطالب مرتبط