پاکستان: اخراج مهاجران افغانستانی، تعطیلی مكتب‌ها و پیامدهای آن

جنگ، ترور، ناامنی، فقر، بیکاری و دیگر معضلات سیاسی و اجتماعی از مهم‌ترین عوامل مهاجرت‌اند. در طول نیم قرن گذشته، مردم افغانستان در مقیاس وسیع ناگزیر به ترک وطن خود شده‌اند. در جریان جنگ ضد شوروی، جنگ‌های داخلی میان گروه‌های جهادی، نخستین دوره حاکمیت طالبان، بیست‌سال نظام جمهوری اسلامی و سپس بازگشت دوبارۀ طالبان به قدرت، میلیون‌ها تن به پاکستان مهاجرت کردند.

گفتمان سوسیالیستیمطالب رسیده

نویسنده: صمیم آزاد

9/26/2025

مقدمه:

جنگ، ترور، ناامنی، فقر، بیکاری و دیگر معضلات سیاسی و اجتماعی از مهم‌ترین عوامل مهاجرت‌اند. در طول نیم قرن گذشته، مردم افغانستان در مقیاس وسیع ناگزیر به ترک وطن خود شده‌اند. در جریان جنگ ضد شوروی، جنگ‌های داخلی میان گروه‌های جهادی، نخستین دوره حاکمیت طالبان، بیست‌سال نظام جمهوری اسلامی و سپس بازگشت دوبارۀ طالبان به قدرت، میلیون‌ها تن به پاکستان مهاجرت کردند.

مهاجران در پاکستان به کار و زندگی پرداختند و بخش بزرگی از کودکان آنان در این کشور متولد شدند. آن‌ها مکتب‌هایی به زبان‌های فارسی و پشتو تأسیس کردند و فرزندان‌شان در این مکتب‌ها به تحصیل پرداختند. اما این وضعیت از سپتمبر ۲۰۲۳ دگرگون شد؛ زمانی‌که دولت پاکستان اخراج گستردهٔ مهاجران افغانستانی را آغاز کرد، روندی که در نهایت به تعطیلی مکتب‌ها و محروم شدن هزاران کودک از آموزش انجامید. در این مقاله، این روند و پیامدهای آن به‌طور تحلیلی بررسی شده است.

دسته‌بندی مهاجران افغانستانی در پاکستان

به طور معمول، مهاجران افغانستانی در پاکستان به سه گروه تقسیم می‌شوند:

● مهاجران فاقد مدرک (Undocumented Afghans)

● دارندگان «کارت افغان» (ACC – Afghan Citizen Card)

● دارندگان «کارت پی‌اوآر» (PoR – Proof of Registration Card)

۱. مهاجران فاقد مدرک (Undocumented Afghans)

این دسته شامل کسانی است که هیچ‌گونه سند یا کارت رسمی از دولت پاکستان یا نهادهای بین‌المللی در اختیار ندارند. آنان بیشترین هدف اخراج‌های اجباری بوده‌اند. در سال ۲۰۲۳، دولت پاکستان و نهادهای بین‌المللی (مانند UNHCR) تخمین می‌زدند که حدود یک میلیون و هفتصد هزار مهاجر افغانستانی فاقد مدرک در این کشور زندگی می‌کردند.

روند اخراج این گروه از سپتمبر ۲۰۲۳ آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. دولت پاکستان نه تنها در مسیر جاده‌ها و بازارها؛ بلکه از کوچه‌ها و خانه‌های مهاجران نیز آنان را دستگیر و بازداشت می‌کرد. در بسیاری موارد، نیروهای پولیس و «اف‌سی» در برابر دریافت پول برخی مهاجران را آزاد می‌کردند؛ اما بخش بزرگی از آنان از طریق گذرگاه‌های مرزی چمن و تورخم به افغانستان بازگردانده شدند.

۲. دارندگان «کارت افغان» (ACC – Afghan Citizen Card)

کارت افغان در سال ۲۰۱۷ توسط دولت پاکستان و با همکاری «کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR)» توزیع شد. بر اساس گزارش‌های رسمی، در همان سال حدود ۸۸۰ هزار مهاجر افغانستانی موفق به دریافت این کارت شدند. دارندگان کارت افغان اجازه اقامت موقت داشتند؛ اما این کارت نه حق پناهندگی رسمی و نه حق شهروندی را برای آنان فراهم می‌کرد.

هدف اصلی از توزیع این کارت، ثبت و شناسایی مهاجرانی بود که پیش‌تر فاقد مدرک قانونی بودند و در خاک پاکستان زندگی می‌کردند. با این حال، دولت پاکستان در سال‌های بعد از تمدید اعتبار این کارت خودداری کرد و در سال ۲۰۲۴ کارت افغان بی‌اعتبار شد. در نتیجه، روند اخراج دارندگان این کارت نیز آغاز شد.

دارندگان کارت افغان می‌توانستند خانه کرایه کنند، خانه گرو (رهن) بگیرند و سیم‌کارت به نام خود داشته باشند؛ اما با بی‌اعتبار شدن کارت، همه این امتیازات از آنان سلب شد. تاکنون آمار دقیقی از شمار اخراج‌شدگان یا باقی‌ماندگان در پاکستان منتشر نشده است.

۳. دارندگان «کارت پی‌اُوآر» (PoR – Proof of Registration Card)

کارت پی‌اُوآر سندی بود که از سوی دولت پاکستان و کمیساریای عالی سازمان ملل به مهاجران افغانستانی داده می‌شد و دارندگان آن به‌طور رسمی به‌عنوان پناهنده در پاکستان ثبت می‌شدند. حدود یک میلیون و چهارصد هزار مهاجر افغانستانی دارای کارت پی‌اُو‌آر بوده‌اند.

این کارت نخستین بار در سال ۲۰۰۶ توزیع شد و پس از آن چندین بار تمدید گردید. از سال ۲۰۱۵ به بعد، تمدیدها منظم و طولانی‌مدت نبود و بیشتر کوتاه‌مدت انجام شد، که دارندگان آن را در وضعیتی نامطمئن و مبهم قرار داد.

هدف اصلی کارت PoR ایجاد چارچوب قانونی برای حضور مهاجران و فراهم کردن دسترسی آنان به خدمات اولیه مانند آموزش و بهداشت بود. دارندگان این کارت نسبت به مهاجران فاقد مدرک یا دارندگان کارت افغان، از جایگاه حقوقی باثبات‌تری برخوردار بودند.

امتیازات دارندگان PoR شامل امکان سفر در پاکستان، کرایه یا رهن خانه، دریافت پول‌های ارسالی از خارج از طریق بانک‌ها، دریافت تا پنج سیم‌کارت و دسترسی به برخی امکانات دیگر بود. با تغییر سیاست مهاجرتی در سپتمبر ۲۰۲۳، فشار بر دارندگان PoR افزایش یافت و از سال ۲۰۲۴ تمدید اعتبار این کارت متوقف شد، به‌طوری که بسیاری از دارندگان ناگزیر شدند یا خاک پاکستان را ترک کنند یا در شرایط حقوقی نامطمئن باقی بمانند.

تعطیلی مکتب‌های مهاجران

در چند دهه‌ی گذشته، مکتب‌های متعددی در کمپ‌ها و شهرهای پاکستان برای آموزش فرزندان مهاجران تأسیس شدند. این مکتب‌ها به دو زبان فارسی و پشتو فعالیت می‌کردند: در کویته مناطقی چون مری‌آباد و هزاره‌تاون، آموزش به زبان فارسی بود، در حالی‌که در محلات پشتون‌نشین بیشتر به زبان پشتو تدریس می‌شد. هزاران دختر و پسر مهاجر در این مکتب‌ها آموزش دیدند و شماری از آنان موفق شدند به دانشگاه‌های کابل، پاکستان، هند و دیگر کشورها راه یافته و تحصیل نمایند.

بخش بزرگی از این مکتب‌ها در شهرهای پیشاور و کویته قرار داشت. تنها در کویته و حومه آن، ۳۳ مکتب کوچک و بزرگ فعالیت می‌کرد. فرزندان مهاجران، به‌ویژه دختران، با شوق و علاقه‌ فراوان به این مکتب‌ها می‌رفتند؛ زیرا در افغانستان بالاتر از صنف ششم حق تحصیل نداشتند.

روند تعطیلی ابتدا از ایالت‌های پنجاب، سند و خیبرپختونخوا آغاز شد و سپس به بلوچستان رسید و ده‌ها مکتب در کویته نیز بسته شد. در ۱۰ سپتمبر، تمامی مکتب‌های مهاجران در کویته تعطیل شد و مدیران به دانش‌آموزان اعلام کردند که این تعطیلی موقتی است؛ اما اکنون با گذشت بیش از دو هفته، هنوز خبری از بازگشایی آن‌ها نیست. تلاش مدیران مکتب‌ها از طریق بزرگان محلی نیز بی‌نتیجه مانده است. شواهد نشان می‌دهد دولت پاکستان تصمیم دارد مکتب‌ها را بسته نگهدارد تا مهاجران برای آینده فرزندان‌شان ناچار شوند به افغانستان بازگردند؛ کشوری که در آن دختران، به‌ویژه پس از صنف ششم، همچنان از حق آموزش محروم‌اند.

چرایی اخراج مهاجران

پاکستان با مجموعه‌ای از بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی روبه‌رو است. فقر، گرسنگی و بیکاری روز به روز افزایش یافته و ناامنی، ترور و درگیری گسترده‌تر شده است. کانون‌های اصلی ناامنی، ایالت‌های بلوچستان و خیبرپختونخوا هستند؛ جایی که «ارتش آزادی‌بخش بلوچستان» (BLA) و «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) قدرت گرفته و عملیات مسلحانه و تروریستی انجام می‌دهند.

افزون بر این، دولت با دو جریان اعتراضی و سیاسی مهم نیز مواجه است: «جنبش تحفظ پشتون» به رهبری منظور پشتین و «تحریک انصاف» به رهبری عمران خان. هر دو جریان مشروعیت دولت را زیر سؤال برده و آن را با چالش مواجه ساخته‌اند.

در چنین شرایطی، دولت پاکستان تلاش کرده است مشکلات داخلی و به‌ویژه ناامنی را به گردن مهاجران بیندازد. سیاست اخراج مهاجران بیشتر جنبه نمادین و سیاسی دارد؛ گویی با بازگرداندن آنان به افغانستان، مشکلات پاکستان حل می‌شود. اما واقعیت این است که عامل اصلی ناامنی و گسترش ترور، خود دولت پاکستان است؛ دولتی که طی پنج دهه‌ی گذشته گروه‌های افراطی اسلامی را پرورش و حمایت کرده و از آنان برای پیشبرد اهداف منطقه‌ای خود بهره برده است. امروز همان گروه‌ها تهدیدی جدی علیه امنیت داخلی پاکستان محسوب می‌شوند.

پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، تحریک طالبان پاکستان نیز همان مسیر خشونت و ترور را ادامه داده و هر سال ناامنی در این کشور افزایش یافته است؛ بنابراین این مسائل ارتباط مستقیمی با حضور مهاجران افغانستانی ندارد.

پیامدهای اخراج مهاجران

مهاجران افغانستانی در پاکستان سال‌ها کار و زندگی کرده‌اند؛ بسیاری زبان آموخته، کسب‌وکار راه‌اندازی کرده و خانه و جایداد خریده‌اند. بخش زیادی در معادن، ساختمان‌سازی و سایر مشاغل کم‌درآمد مشغول بوده‌اند. با اخراج، آنان ناچار خواهند شد در افغانستان از صفر آغاز کنند و زندگی دشواری را که با رنج و زحمت بسیار ساخته‌اند، از دست بدهند. بازسازی زندگی زیر سلطه طالبان کاری بسیار سخت و پرچالش است. افغانستان کشوری است که بیش از سی و سه میلیون نفر در آن در فقر و گرسنگی به سر می‌برند.

صدها هزار کودک از حق آموزش محروم می‌شوند و آینده‌شان در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد. دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان همچنان از تحصیل محروم‌اند و فرصت رشد و توسعه شخصی از آنان گرفته می‌شود.

افرادی که بدون کار و درآمد باقی بمانند، ممکن است به هر وسیله‌ای برای تأمین معاش دست بزنند و بخشی از آنان در دام گروه‌های تروریستی بیفتند و به‌طور ناخواسته در راستای اهداف این گروه‌ها مورد سؤاستفاده قرار گیرند.

به این ترتیب، اخراج مهاجران افغانستانی بیش از آن‌که راه‌حلی برای پاکستان باشد، یک بحران انسانی گسترده می‌آفریند که قربانیان اصلی آن، مهاجران بی‌دفاع و به‌ویژه کودکان و زنان هستند.

نتیجه‌گیری:

سیاست اخراج گستردهٔ مهاجران افغانستانی و تعطیلی مکتب‌ها در پاکستان، نه تنها کمکی به حل بحران‌های داخلی این کشور نمی‌کند؛ بلکه پیامدهای انسانی و اجتماعی جدی به همراه دارد. این سیاست باعث از دست رفتن فرصت‌های آموزشی و اقتصادی، نابودی سرمایه‌های انسانی و فرهنگی و تشدید بحران‌های انسانی می‌شود.

تجربه نشان می‌دهد که مهاجران افغانستانی سال‌ها برای ساختن زندگی، کار و تحصیل تلاش کرده‌اند و جامعه میزبان نیز از حضور آنان بهره برده است. اکنون اخراج اجباری آنان، بحران تازه‌ای ایجاد می‌کند که تنها با حمایت بین‌المللی، توجه حقوق بشری و تغییر رویکرد دولت پاکستان قابل کاهش است.

بدون ایجاد چارچوب‌های قانونی و حمایت‌های آموزشی و اقتصادی، این سیاست، مهاجران را به مسیر ناامنی، محرومیت و آسیب‌های اجتماعی سوق می‌دهد و آیندهٔ کودکان و زنان را به مخاطره می‌اندازد. در نهایت، چنین سیاست‌هایی نه راه‌حل؛ بلکه پیامدهای انسانی و اجتماعی شدیدی دارند که دوباره خود کشور میزبان را متضرر خواهد کرد.